آموزش و پرورش مدرن در ایران قدمتی تقریبا یک صد ساله دارد، تعلیم و تربیت در سالهای قبل از انقلاب در دسترس افراد محدودی بود که وقت و پول لازم برای طی کردن مراحل تحصیل را داشتند. وضعیت تحصیلی به صورت کلی و به خصوص در جامعه روستایی و زنان بسیار اسفناک بود.(( داده های مربوط به وضعیت سواد نشان می دهد میزان باسوادی در روستاها در سال ۱۳۴۵ حدود ۶درصد تخمین زده می شود و در سال ۱۳۶۵ تقریبا ۴۸درصد مردم روستای بالای شش سال باسواد بوده اند، میزان باسوادی در سال ۱۳۷۵ به ۶۹ درصد افزایش یافت، افزایش میزان باسوادی در روستاها عمدتا مدیون فعالیتهای نهضت سوادآموزی و آموزش و پرورش است)).
ولیکن پس از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران تحولی عظیم در سیستم آموزشی کشور به وجود آمد و به سرعت گستره سیستم آموزشی به تمام نقاط حتی دوردست ترین جاها راه یافت.
در واقع آموزش و پرورش با آموختن مهارتها به افراد جوان و با استعداد راه را برای یافتن جایگاه ارزشمند فرد در جامعه، که در کاهش نابرابری های ثروت و قدرت کمک کرده است، اگرچه آموزش و پرورش به تنهایی قادر به حذف نابرابری های درآمدی نیست ولی درکم کردن آن نقش داشته است. با رشد و توسعه مراکز آموزشی جوانان روستاها و شهرستانهای محروم توانستند مراحل آموزشی را تا سطوح عالی طی کنند و وارد پستهای مملکتی شوند و با این روند یک قشر متوسط جدیدی در جامعه ایرانی شکل گرفت که گامی دربرابر نابرابری ها و قدمی در جهت عدالت برداشته شده است به عنوان نمونه شهرستان نورآباد ممسنی یکی از این شهرها است که انقلاب اسلامی نقش بزرگی در باسوادی آن منطقه ایجاد نموده است.
این یک واقعیت است که ما نسبت به قبل از انقلاب رشد عظیمی در توسعه مراکز آموزشی داشته ایم ولیکن آموزش و پرورش ما با ایده آلها وسطح جهانی فاصله معناداری دارد و مشکلات زیادی بر پیکره آموزش و پرورش ما وجود دارد که رسیدن به چشم انداز بیست ساله نیازمند نگاهی جدی و عمیق به آموزش و پرورش هستیم.
اولین قدمی که در آموزش و پرورش امروز ما بایستی برداشته شود این است که بینش برنامه ریزان و مسئولان از یک نگاه مصرفی به یک نگاه سرمایه گذاری نسبت به نهاد آموزش و پرورش تغییر کند، بدون شک آموزش و پرورشی موفق است که مدیریتی قوی و معلمان بدون دغدغه و صاحب انگیزه و کارا داشته باشد. اگرچه در اولین گام، پیوسته مشکلات مادی و مالی معلمان خودنمایی می کند و بویژه این روزها سایر مشکلات و حقوق، آنها را تحت شعاع قرار د اده است، و اگرچه افزایش حقوق و مزایا، حل مشکل مسکن تأمین نیازهای اولیه و متعارف زندگی، برقراری عدالت در پرداختها و کمکهای غیر نقدی، از حقوق مسلم و مطالبات به حق صنف معلمان می باشد، ولی نباید با تأکید صرف بر مطالبات مادی ایشان اعاده و احقاق حقوق معنوی و عزت و منزلت شغلی آنها را از نظر دور داشت. اینکه وجود مشکلات معیشتی و دغدغه های زندگی برای قشر معلمان نسبت به دیگر کارمندان دولت بیشتر است امری بدیهی است، که گاها علت آنرا جمعیت زیاد معلمان می دانند، اولا چنین دلیلی قابل توجیه و پذیرش نیست،ثانیا دولت حدود ۴ میلیون کارمند دارد که جامعه معلمان یک چهارم آن می باشد، متاسفانه به ازای هر دو نفر معلم یک نیروی ستادی در آموزش و پرورش وجود دارد و در حال حاضر وضعیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش از نابسامانی رنج می برد در جایی دارای معلم مازاد و در جای دیگربا کمبود معلم در سیستم آموزشی روبرو هستیم، در سالیان اخیر شاهد گسترش ادارات مستقل در بخشها و مناطق مختلف کشور بوده ایم به عنوان مثال شهرستانی مانند کازرون که قبلا به وسیله یک اداره مستقل و چند نمایندگی در بخشها اداره می شد حالا خود به ۵ اداره مستقل تقسیم شده است، در نظر بگیرید هر یک از این ادارات دارای ۳۰ پرسنل و هزینه های جاری و ساختمانی و ماشین آلات را برای این ادارات مستقل در نظر بگیریم و تعداد کل شهرستانهای کشور در آن ضرب کنیم چه حجم عظیمی از مخارج بر نهاد آموزش و پرورش و دولت تحمیل می شود حال آنکه معلمان ما نسبت به مسائل معیشتی در مذیقه به سر می برند؟ آیا نمی توانیم بخشها را با دوایرنمایندگی مانند گذشته اداره کنیم؟ آیا نیازمند بهینه سازی نیروی انسانی در آموزش و پرورش نیستیم.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.