جغرافیای قرآن

کد مطلب
تعداد صفحه / اسلاید
500 تومان

جغرافیای قرآن

جغرافیا گرچه در بردارنده قید و خصوصیت مکان است، ولی این اصطلاح جدید در ترکیب اضافی «جفرافیای قرآن»، با نوعی مجاز در توسعه، همراه است و به معنای «حوزه قلمرو هدایتی و برد رسالت، و همچنین گستره سیر نزول و صعود ـ یعنی مبدأ نزول و مرجع عروج آن به خاستگاه تأویل خود ـ» به کار رفته است. جغرافیای قرآن، از نظر مکانی جهان مرئی و نامرئی را شامل می‌شود. و از نظر زمانی دامنه‌اش از عصر نزول تا ابد را در بر می گیرد، و از نظر هدایت و رسالت، تمام انس و جن و بلکه به نوعی فرشتگان را در تمام اعصار و امصار شامل می‌شود.

تعیین و تبیین گستره سیر نزول و عروج قرآن

با فرستادن صد و بیست و چهار هزار پیامبر، بستر و فضای مناسب برای نزول قرآن به نحو «تنزّل تجلی» فراهم شد. برای روشن شدن بحث، به چند نکته باید توجّه نمود:

۱. مبدأ نزول ۲. ظرف نزول ۳. فضا و شأن نزول ۴. زمان و مکان نزول ۵. نحوه و کیفیت نزول ۶. مدّت نزول ۷. گستره و قلمرو نزول، چه از نظر مکانی و چه از نظر زمانی.

اصل نزول قرآن و مبدأ نزول آن، همان اسمای حسنای الهی است که در قرآن مجید بیان شده است.  خداوند توسط روح امین، جبرئیل ـ علیه السّلام ـ قرآن کریم را بر قلب پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرود آورد. مقصود از قلب، روح مجرّد انسانی است که بدان جان انسانی می‌گویند.  این فرود آمدن به نحو تجلّی است، بدین معنا که با فرود آمدن، هرگز موطن اصلی خود را در عالم بالا رها و آن را تهی نمی‌کند، بلکه حقیقت آن همواره در موطن خود موجود است، ولی جلوه و رقیقه آن در مراحل نازل‌تر تحقّق می‌یابد، همانند تنزّل دانش در اندیشه عقلانی انسان فرزانه که از صحیفه جان او به صورت آهنگ گفتار یا نقوش نوشتار در فضای خارج یا روی صحنه نگارش جلوه می‌کند.

در همین راستا، توجّه به فضای نزول و شأن نزول آیات قرآن و سوره‌ها لازم است. آشنایی با فضای نزول هر یک از سوره‌های قرآن کریم، راه گشای تفسیر آیات، تشخیص هدف سوره و تبیین پیوند آیات آن سوره با یکدیگر است؛ چنانکه آشنایی با شأن نزول معتبر، در کیفیت تطبیق مفهوم جامع بر مصداق‌ها و اندراج جزیی تحت کلّی فراگیر مؤثر است.

کیفیت نزول قرآن دو گونه است، نزول دفعی و نزول تدریجی. نزول دفعی در شب مبارک قدر صورت پذیرفت و نزول تدریجی آن طی بیست و سه سال نازل شده که بخشی از سوره‌های آن مکی و بخش دیگر آن مدنی می‌باشند.

گستره و قلمرو قرآن و قلمرو هدایتی و رسالتی آن

قرآن کریم کتاب هدایت همه انسان‌ها در همه اعصار و امصار است؛ پهنه زمین و گستره زمان حوزه نورافشانی خورشید تابان قرآن است. نور هدایت قرآن تا آنجا که بشریت، فرشتگان و جنیان وجود داشته باشند می‌تابد و اختصاصی به عصری یا مصری خاص یا اقلیتی مخصوص و یا نژادی ویژه ندارد.

خدای سبحان در تبیین قلمرو رسالت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرمایند: «ما تو را جز برای بشارت و بیم دادن به همه مردم نفرستادیم، ولی بسیاری از مردم نمی‌دانند.» بنابراین، رسالت آن حضرت «جهان شمول» و ابدی، و کتاب او جهانی و جاودانه و قوم او نیز همه افراد بشرند، نه گروهی از مردم حجاز. قلمرو انذار پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز، گستره «عالمین» و همه افراد بشر معرفی شده است.

ویژگی قرآن

کتابی که برای هدایت همگان نازل شده و از نظر وسعت حوزه رهنمود جهان شمول است، باید از دو ویژگی برخوردار باشد:

← زبان جهانی فطرت

این کتاب باید به زبان جهانی سخن بگوید تا همه از معارف آن بهره‌مند باشند. در فهم معارف قرآن کریم نه بهره‌مندی از فرهنگی خاص شرط است، تا بدون آن نیل به اسرار قرآنی میسور نباشد و نه تمدّن ویژه‌ای مانع، تا انسان‌ها با داشتن آن مدنیت مخصوص از لطایف قرآنی محروم باشند و یگانه زبانی که عامل هماهنگی جهان گسترده بشری است، زبان فطرت است که فرهنگ عمومی و مشترک همه انسان‌ها در همه اعصار و امصار است و هر انسانی به آن آشنا و از آن بهره‌مند است و هیچ فردی نمی‌تواند بهانه بیگانگی با آن را در سر بپروراند.

← نیاز همگان به قرآن

قرآن محتوایش برای همگان مفید و سودمند بوده و احدی از آن بی‌نیاز نباشد؛‌ همانند آبی که عامل حیات همه زندگان است و هیچ موجود زنده‌ای در هیچ عصر و مصری از آن بی‌نیاز نیست.

قرآن کریم از هفت آسمان و زمین، و عرش و کرسی سخن گفته است که آن‌ها عناصر مهمی از زاویه جغرافیا، آثار جغرافیا را پایه‌گذاری کرده‌اند گستره رسالتی و هدایتی قرآن، اختصاص به انسان تنها ندارد بلکه در آیات متعدد شمول این رسالت جنّیان را نیز در بر می‌گیرد.  سوره جنّ و آیه ۲۹ از سوره احقاف و آیات متعدد سوره الرحمن جزء آنهاست. بلکه مجموعه مستفیض از احادیث دلالت و صراحت دارد که رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامان ـ علیه السّلام ـ حجت های الهی بر عواملی فراسوی عالم انس و جنّ در منظومه شمسی و بیرون از منظومه شمسی می‌باشند و این امر لازمه اش شمول گسترده قرآنی، نسبت به سایر عوالم‌اند، بلکه مجموعه دیگری از احادیث رأساً بر این نکته دلالت می‌نمایند.

قرآن مجید از دو جهان مرئی و نامرئی و هدایت آن‌ها سخن می‌گوید، آنجا که‌ می‌فرماید: «سوگند به دیده‌ها و نادیده‌ها.» در آیه ۱۹ از سوره احقاف، جنّ و انس هر دو مورد خطاب هستند و جنّ و انس پیشین را مورد خطاب قرآن می‌داند، بنابراین، جغرافیای قرآن، یعنی همه آن چیزهایی که نزول قرآن را احاطه کرده و در بستر اصلی قرآن نازل شده است که در این بستر و فضا موارد ذیل مورد نظر است:۱. مبدأ نزول ۲. ظرف نزول ۳. کیفیت نزول ۴. برد و گسترده آن از حیث زمان و مکان ۵. جمعیت آن اعم از جنّ و انس ۶. زبان بین‌المللی و انسانی که زبان فطرت است ۷. فرهنگ و تمدن آن، که همان فرهنگ فطرت پایدار و تغییر ناپذیر است ۸. اعجاز قرآن و تحدی آن ۹. چینش قرآن ۱۰. وحی محض بودن آن ۱۱. عمیق معنوی مفاهیم قرآن. وطن جهانی و معنوی و ایمانی و وطن از مبدأ به معاد و از او به سوی او و…خلاصه جغرافیای قرآن، برهانی است روشن، بر عظمت خالق که:  جغرافیا و مرزهای طبیعی، از نظر قرآن، فرا زمینی است و جهان مرئی و نامرئی هر دو را شامل می‌شود. از نظر ایدئولوژی و مرزهای فرهنگی و معنوی، گستره جغرافیای قرآن، بسیار گسترده، فرامرزی و جهانی و فراجهانی است مجموعه این‌ها جغرافیای قرآن را تشکیل می‌دهد.

ارتباط جغرافیا با قرآن کریم

فَکُلّاً اَخَذنَا بِذَنبِهِ فَمِنهُم مَن اَرسَلنَا عَلَیهِ حَاصِبًا وَ مِنهُم مَن اَخَذَتهُ الصَّیْحَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْاَرْضِ وَ مِنْهُمْ مَنْ اَغْرَقْنَا وَ مَا کَانَ اللهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلکِنْ کَانُوا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ .(عنکبوت آیه ۴۰)

ترجمه : و ما هر طایفه ای را به کیفر گناهش مواخذه کردیم که بعضی را بر سرشان سنگ بلا فرو باریدیم و برخی را به صیحه آسمانی و برخی را به زلزله زمین و گروهی دیگر را به غرق دریا به هلاکت رساندیم ، خدا به آنان هیچ ستمی نکرد اما آنها خود در حق خویش ستم کردند .

تفسیر : ( حاصبه ) به معنی طوفان است که در آن سنگریزه ها به حرکت درآیند( حصبا ) به معنی سنگریزه است . ( صیحه آسمانی ) نتیجه صاعقه هاست که با زمین لرزه در مرکز و عرش همراه است و این عذابی بود که بر قوم ثمود و بعضی اقوام دیگر نازل گردید .

وَ هُوَ الَّذِی مَرَجَ البَحرَینِ هذَا عَذبٌ فُراتٌ وَ هذَا مِلحٌ اُجاجٌ وَ جَعَلَ بَینَهُمَا بَرزَخًا وَ حِجرًا مَحجُورًا (فرقان آیه ۵۳)

ترجمه : او کسی است که دو دریا را درکنار هم قرار داد یکی گوارا و شیرین ودیگری شور وتلخ و در میان آنها برزخی قرار داد گویی هر یک از آنها به دیگری می گوید دورباش و نزدیک نیا .

تفسیر: این آیه به استدلال درعظمت خداوند از طریق بیان نعمت های او در نظام آفرینش می پردازد و به تناسب بیان نزول قطرات حیات بخش باران اشاره به مخلوط نشدن آب های شیرین و شور می نماید . ” مرج ” به معنی مخلوط کردن و یا ارسال و رها نمودن است و در اینجا به معنی کنار هم قرار گرفتن آب شیرین و شور است ” عذب ” به معنای گوارا ، پاکیزه و خنک و ” فرات ” به معنی خوش طعم و خوش گوار است ” ملح ” به معنی شور و ” اجاج ” به معنی تلخ و گرم است ( بنابراین ملح و اجاج نقطه مقابل عذب و فرات ) است ” برزخ ” به معنی حجاب و حائل میان دو چیز است و جمله ” حجرامحجورا ” جمله ای بودهاستکه در میان عرب به هنگامی که با کسی روبرو می سدند و از او وحشت داشتند برای گرفتن امان این جمله را  می گفتند یعنی ما را معاف و در امان دارید واز ما دور باشید . به هر حال این آیه یکی دیگر از مظاهر شگفت انگیز قدرت پروردگار را در جهان آفرینش ترسیم می کند که چگونه یک حجاب نامرئی و حائل نا پیدا در میان دریای شور و شیرین قرار می گیرد و اجازه نمی دهد آنها با هم آمیخته شوند . البته امروز این را می دانیم که : این حجاب نامرئی همان ” تفاوت درجه غلظت آب شور و شیرین ” و به اصطلاح تفاوت ” وزن مخصوص ” آنها است که سبب می شود تا مدت مدیدی باهم نیامیزند . گرچه جمعی از مفسران برای پیدا کردن این دو دریا در روی کره زمین به زحمت افتاده اند که درکجا دریای آبشیرین در کنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمی شود ؟ ولی این مشکلنیز برای ما حل شده است زیرا می دانیم : تمام رودخانه های عظیم آب شیرین تشکیل می دهند و آب های شور را به عقب می رانند و تا مدت زیادی این وضع ادامه دارد ، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها ، از آمیخته شدن با یکدیگر ابا دارند و هر یک به دیگری ( حجرا محجورا ) می گویند . جالب این است که: بر اثر جذر و مد آ دریا که درشبانه روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت می گیرد ، سطح آب دریا به مقدار زیادی بالا و پائین می رود ، این آب های شیرین که دریائی را تشکیل داده اند ، در مصب همان رودخانه ها و نقاط اطراف آن در خشکی پیش می رود و انسان ها ار رمان های قدیم از این موضوع استفاده کرده ، نهرهای زیادی در اینگونه مناطق دریا کنده اند و زمین های فراوانی رازیر کشت درختان برده اند . که وسیله آبیاری آنها همین آب شیرین است ، که به وسیله جزر و مد بر مناطق وسیع گسترش میابد . هم اکنون درجنوب ایران شاید میلیون هادرخت نخل وجود دارد که ما قسمتی ازآن را از نزدیک مشاهده کرده ایم که تنهاباهمین وسیله آبیاری می شوند و در فاصله زیادی از ساحل دریا قرارگرفته اند ، در سالهایی که بارندگی کم و آب رودخانه های عظیم که به دریا می ریزند و تقلیل پیدا می کند گاهی آب شور غلبه می کند که مردم کشاورز این سامان از آن سخت نگران می شوند زیرا به زراعت آنها لطمه می زند . ولی معمولاچنین نیست و این آب ” عذب و فرات ” که در کنار آن ” ملح و اجاج ” قرار گرفته به آن آمیخته نمی شود ، سرمایه بزرگی برای آنها محسوب می شود . ناگفته پیداست وجود علل طبیعی در اینگونه مسائل هرگز از ارزش آنها نمی کاهد مگر طبیعت چیست ؟ جز فعل و اراده خداوند و مشیت پروردگار که این خواص را به این موجودات داده ؟! هنگامی که : انسان با هواپیما از این مناطق می

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.